پارک ملی خبر واقع در استان کرمان بوده و یازدهمین منطقه‌ای است که در ایران عنوان پارک ملی را به‌خود اختصاص داده‌است. این پارک در سال ۱۳۵۰ ه‍.ش با عنوان منطقهٔ حفاظت شده و در سال ۱۳۵۴ تحت عنوان پناهگاه حیات وحش خبر و روچون مورد حفاظت قرار گرفت؛ در نهایت در سال ۱۳۷۰ به عنوان منطقهٔ گردشگری فرهنگی در سازمان فرهنگی یونسکو به ثبت رسید و در سال ۱۳۷۸ قسمت عمدهٔ این منطقه به پارک ملی ارتقاء یافت. این پناهگاه در محدودهٔ شهرستان بافت و به شکل خوشه‌ای در داخل پارک ملی خبر پراکنده است و شامل ۵ بخش می‌باشد. یک بخش در جنوب روستای محمودآباد، یک بخش در شمال روستای ده سرد، یک بخش در غرب خیرآباد، یک بخش در شمال ارزوییه و یک بخش نیز در روستای رُچان واقع است. این منطقه از سال ۱۳۷۸ به عنوان یکی از مناطق حفاظت شده اعلام شد و از مناطق کمیاب و نادر کشور است که پتانسیل استفاده در جنبه‌های آموزشی، تفریحی، علمی و اقتصادی را دارد.

زمین‌شناسی
از نظر زمین‌شناسی پارک ملی خبر در بخش جنوبی زون سنندج – سیرجان قرار دارد. قدیمی‌ترین سنگ‌های رخنمون یافته مربوط به سنگ‌های دگرگونی متعلق به دورهٔ کامبرین است. بیشترین وسعت منطقه نیز به سنگه‌های دگرگونی اختصاص دارد که به صورت سه کمپلکس گل‌گهر، روتشون و خبر در منطقه مشاهده می‌شود. افزون‌بر این، سنگ‌های آتشفشانی و رسوبی نیز در منطقه دیده می‌شوند. قابل ذکر است که سنگ‌های دگرگونی حاوی شیلی و همچنین نهشته‌های فلیش گونه و ماسه سنگی پارک، بشدت فرسایش پذیرند. پارک ملی خبر از نظر چینه‌شناسی، منطقه‌ای متنوع است که سازندها و واحدهای سنگی آن در برگیرندهٔ سنگ‌های دوران کواترنری، هولوسن، پلیستوسن، الیگومیوسن، ژوراسیک – سرتاسیوز، کربونیفر، دوونین، کامبرین – اردویسین و مزوزوئیک است و مهم‌ترین گسل‌های موجود در منطقه شامل گسل دهسرد و گسل خبر می‌باشد.

تنوع زیستی
تنوع آب و هوای منطقهٔ سرد سیری، معتدل و گرمسیری و تلاقی دو تیپ رویشی ایران ـ تورانی و صحرا-سندی سبب غنای گونه‌های گیاهی در این منطقه شده‌است. پارک ملی خبر یکی از ذخیره‌گاه‌های طبیعی بسیار با ارزش کشور است که از تنوع اقلیمی، چشم‌اندازهای دیدنی و گونه‌های گیاهی و جانوری فراوانی برخوردار است. وجود کوه‌های بسیار مرتفع در کنار دشت‌های هموار و کم‌ارتفاع چشم‌انداز طبیعی این پارک را با شکوه، زیبا و متنوع ساخته‌است. پارک ملی خبر به‌همراه پناهگاه حیات وحش روچون از کوه‌های خشک صخره‌ای و صعب‌العبور، دره‌ها، تپه ماهورها، جنگل‌های کوهستانی، مناطق دشتی و استپی تشکیل شده که همین موضوع باعث پدید آمدن منظره‌های متفاوتی در این پارک شده‌است. این پارک به دلیل دارا بودن تنوع زیستی ناشی از وجود ارتفاعات، دشت‌های متعدد، حوضه‌های آبخیز متنوع، اختلاف شرایط اقلیمی و سه نوع آب و هوای سردسیری، معتدل و گرمسیری در کشور کم‌نظیر است.

پوشش گیاهی

از نظر رستنی‌ها ۵۲٫۸ درصد از گونه‌های گیاهی پارک ملی خبر و پناهگاه حیات وحش رو چون متعلق به منطقهٔ رویشی ایران – تورانی، ۱۲٫۱ درصد آن تعلق به منطقهٔ رویشی صحرا – سندی و ۹٫۸ درصد. آن مشترک بین این ۲ منطقه است. بر اساس آخرین مطالعات انجام شده در حدود ۷۵۰ گونهٔ گیاهی متعلق به ۲۸۸ جنس و ۷۵ شناسایی شده‌است که از این مقدار ۱۲۰ گونه بومی این منطقه می‌باشد. بیشترین تعداد گونه‌های درختی و درختچه‌ای به جنس Amygdalus، بیشترین تعداد گونه‌های علفی و بوته‌ای به جنس AStragalus و بیشترین گونه‌های بوته‌ای به خانوادهٔ Legorminosae اختصاص دارد.پارک ملی خبر در برگیرندهٔ بقایای اجتماعات گیاهی ارزنده‌ای چون بنه، بادام، کیکم و ارس است. همچنین گونه‌های با ارزشی چون انار شیطان، کنار، زیتون وحشی، استبرق و کهور در این محدوده دیده می‌شود. این پارک به دلیل کوهستانی بودن، تنوع اقلیمی و توپوگرافی از توان گونه زایی بالایی برخوردار است. حضور ۸۰ گونهٔ بومی نشان از ارزش حفاظتی بالای منطقه دارد. بر اساس طبقه‌بندی توپوبیوکلیماتیک، ۴ رویشگاه در محدودهٔ مورد مطالعه قابل تفکیک است. این رویشگاه‌ها شامل رویشگاه دشت سردسیری، کوهستان سردسیری، بخش معتدله، دشت گرمسیری و کوهستان نیمه‌گرمسیری است. در بررسی تیپولوژی منطقه، ۲۷ تیپ گیاهی شناسایی شده‌است که ۱۶ تیپ آن درختی و درختچه‌ای است. عناصر اصلی رویش‌های جنگلی منطقه مورد مطالعه را گونه‌های کیکم، بنه، ارچن، بادام کوهی، تنگرس، اُرس، هوم، کُنار، قوسک، رزوک، ترویت، شن، سیاچوب و رزوک خوراکی تشکیل می‌دهد که چهارگونهٔ اول در مجموع ۶۰ درصد فراوانی عناصر رویش‌های جنگلی را به خود اختصاص داده‌اند. درخت بنه به دلیل فراوانی و نقش آن در ساخت تیپ‌های اصلی و سطح تاج پوشش مهم‌ترین عنصر سازنده رویش‌های جنگلی در محدودهٔ پارک به‌شمار می‌آید. در سال‌های اخیر به دلیل شیوع آفت نیمه‌انگلی لورانتوس در پایه‌های بادام کوهی، کیکم، ارچن و تنگس خسارات شدیدی به پوشش گیاهی این پارک وارد آمده‌است به‌طوری‌که تخمین زده می‌شود بیش از دو سوم از پایه‌های یاد شده آلوده به این آفت و در معرض خشکیدن هستند.

حیات وحش
پارک ملی خبر به دلیل برخورداری از گسترهٔ دشت در جوار کوهستان و طیفی از گیاهان انبوه و متراکم تا باز و تنکا، زیستگاه‌های متنوع و گوناگونی را برای وحوش فراهم آورده‌است. ضعف مدیریت منطقه به دلیل کمبود امکانات کنترل و نظارت به همراه شدت تعارضات موجود در منطقه، مانند شکار بی‌رویه، تغییر کاربری و چرای دام، افت کیفیت زیستگاه‌های حیات وحش را سبب شده‌است. با وجود این ارزیابی کیفیت زیستگاه‌های پارک که با توجه به عوامل درون زیستگاهی و برون زیستگاهی انجام شده‌است، نشان می‌دهد که بخش عمده‌ای از پارک دارای زیستگاه‌های خیلی خوب و خوب بوده و از تنوع گونه‌ای بالایی برخوردار است. براساس این مطالعه زیستگاه‌های کوهستان خبر، کفهٔ دق علیجان و زنجیر آویز از نظر کیفیت جزء بهترین زیستگاه‌های پارک به‌شمار می‌آیند. در حال حاضر پارک ملی خبر دارای ۳۴ گونهٔ پستاندار متعلق به ۱۴ خانواده و ۶ راسته، ۷ گونهٔ پرندهٔ مهاجر، ۸۵ گونهٔ پرندهٔ بومی و ۳۱ گونهٔ خزنده است که نشان از غنای گونه‌ای منطقه دارد. پارک ملی خبر و پناهگاه حیات وحش روچون ضمن برخورداری از تنوع گونه‌ای بالا، گونه‌های حمایت شده و با ارزشی چون پلنگ، جبیر، کاراکال، روباه شنی، هوبره، عقاب طلایی و… را در خود حفظ می‌کند . مهمترین گونه‌های بارز منطقه را قوچ و میش، کل و بز، جبیر و پلنگ تشکیل می‌دهد. همچنین یکی از معدود مناطق ایران است که رودک عسل‌خوار در آن زندگی می‌کند که یکی از حیوانات کمیاب در ایران و جهان می‌باشد. از دیگر جانوران این زیستگاه می‌توان به پستاندارانی همچون کل و بز، قوچ و میش، شغال، کفتار، گراز، گرگ، آهو، خرگوش و … اشاره اشاره نمود. همچنین انواع پرندگان شکاری از جمله عقاب دو برادر، عقاب مارخور، دلیجه کوچک، شاهین، پیغو و قرقی در این زیستگاه مشاهده شده‌اند. پرنده جیرفتی که از جمله پرندگان کمیاب محسوب می‌شود در این پناهگاه زندگی می‌کند. شایان ذکر است که این محدوده زیستگاه گونه‌های با ارزشی چون خرس سیاه، گورخر ایرانی و دال بوده‌است که هر سه گونه در این منطقه منقرض شده‌اند. حدود ۸ راس گورخر از سایر زیستگاه‌ها به سایت تکثیر و پرورش گورخر ایرانی در پارک ملی خبر منتقل شده‌است تا در صورت ازدیاد و امکان، این گونه مجدداً به منطقه معرفی و رهاسازی شود. بر طبق سرشماری سال ۱۳۹۱ به روش مشاهده مستقیم؛ تعداد ۱۹۳۴ راس کل و بز، ۱۶۸۶ راس قوچ و میش و ۴۸۴ راس جبیر و حیواناتی نظیر گربه جنگلی، گرگ، کفتار، خوک وحشی و پلنگ نیز مشاهده گردید.

تنوع زیستی

هوبره‌ایان (Otididae) تیره‌ای از راستهٔ میش‌مرغ‌سانان است که پرندگانی خشکی‌زی با جثهٔ متوسط تا بسیار بزرگ‌اند و پاها و گردن بلند و منقار قوی و کوتاه دارند. حتی وقتی احساس خطر می کند، ترجیح می‌دهد روی زمین بدود. اگر در هنگام پرواز با خطر حملهٔ یک پرندهٔ شکاری روبه‌رو شود، مدفوع چسبناک خود را مانند بمب به سمت پرندهٔ شکاری پرتاب می‌کند. این بمب طبیعی که بسیار چسبناک است، پر و بال مهاجم را به هم می‌چسباند. از همین رو به پرندهٔ بمب‌انداز معروف است.

 

 

پیغوی بزرگ یا بازگنجشکی شامی (نام علمی: Accipiter brevipes) پرنده شکاری کوچکی از خانوادهٔ بازان است. پیغوی بزرگ در مناطق جنگلی بالکان و یونان تا شرق روسیه تخم‌گذاری می‌کند و برای زمستان‌گذرانی به نواحی جنوبی‌تر از مصر تا غرب ایران مهاجرت می‌کند. مهاجرت پیغو در دسته‌های بزرگ انجام می‌شود. پیغوی بزرگ روی درختان لانه‌سازی می‌کند و ۳ تا ۵ تخم می‌گذارد. از پرندگان کوچک، حشرات و مارمولکها تغذیه می‌کند و در شکار بر عنصر غافل‌گیری تکیه دارد. این پرنده یک شکارچی کوچک با بال‌های پهن کوتاه و دمِ دراز است، ویژگی‌هایی که برای مانور در میان درختان مناسبند. پیغوی بزرگ شباهت زیادی به قرقی دارد و مادهٔ آن را به دشواری می‌توان از مادهٔ قرقی تشخیص داد. دمش کوتاهتر، و بال‌هایش درازتر و نوک‌تیزتر از قرقی است و همین آن را ظاهری شاهین-مانند می‌بخشد. طول بدن پیقوی نر ۳۰ تا ۳۷ سانتیمتر و فاصلهٔ انتهای دو بالش ۶۳ تا ۷۶ سانتی‌متر دارد. ماده‌ها بزرگترند اما اختلاف اندازهٔ دو جنس در حد قرقی نیست. سطح زیرین بال‌ها سفید، نوک بال‌ها سیاه و رنگ چشم وی همچون دیگر پرندگان این خانواده به طور کامل زرد نیست بلکه به قهوه‌ای و قرمز می‌گراید. سطح پشتی پرندهٔ نر خاکستری سربی و پرندهٔ ماده خاکستری ذغالی است.

 

 

رودک (گورکن) عسل‌خوار (نام علمی: Mellivora capensis) حیوانی از خانواده راسوها و بومی آفریقا، آسیای غربی و شبه‌قاره هند است. به این حیوان لقب «نترس‌ترین جانور روی زمین» و «جنگجوی بدون رقیب» را داده‌اند چراکه فقط کمی بزرگتر از روباه است اما بارها مشاهده شده که با جانورانی چون شیر، خرس و پلنگ که قصد شکار او را داشته‌اند وارد نبردی طولانی شده و آن‌ها را به عقب‌نشینی واداشته‌است. این جانور هوش بالایی دارد و از معدود جانوران غیرنخستی‌سان است که از ابزار استفاده می‌کند. گورکن عسل‌خوار تنها عضو از زیرخانوادهٔ Mellivorinae در خانوادهٔ راسوسانان است و با اینکه گورکن نامیده می‌شود اما به راسوها و سمورها بیشتر شباهت دارد تا به گورکن. جثه رودک عسل‌خوار به اندازه گورکن است اما آناتومی آن مشابه یک راسوی بسیار بزرگ است. رودک‌های عسل‌خوار در محیط‌های طبیعی در هر ساعت شبانه‌روز ممکن است به شکار بروند اما در مناطقی که انسان‌ها حضور دارند بیشتر شب‌گرد هستند.

 

 

غذای مورد علاقه آن‌ها عسل است و نام آن‌ها هم به همین دلیل انتخاب شده‌است. آن‌ها برای پیدا کردن عسل از درخت هم بالا می‌روند. رودک عسل‌خوار در شکار مار هم تبحر دارد و دیده شده که مارهای بزرگ یک و نیم متری و حتی بزرگ‌تر را از قبیل، مار پیتون هم شکار کرده‌اند. این جانور حفار ماهری است و در طول ده دقیقه در زمین سخت تونل می‌کند. او از این قابلیت برای شکار جوندگانی که در نقب‌های زیرزمینی زندگی می‌کنند همچون جربیل و سنجاب زمینی استفاده می‌کند. و آرواره‌های پرقدرت این حیوان اجازه خوردن لاک‌پشت را هم به آن می‌دهد. حشرات، قورباغه‌ها، مارمولک‌ها، پستانداران کوچک، پرندگان و تخم پرندگان و غذاهای گیاهی از جمله میوه‌ها و ریشه‌ها از دیگر منابع غذایی این حیوان هستند.این پستاندار در ایران هم زندگی می‌کند اما بسیار کمیاب است و به علت داشتن لانه قابل دسترس و آسیب‌پذیر، تخریب زیستگاه و اعتقاد مردم بومی مبنی بر اثرات درمانی چربی این جانور و کشتار توسط کشاورزان و شکارچیان در خطر انقراض قرار گرفته‌است. تاکنون در پناهگاه حیات وحش دز و رامهرمز در خوزستان، گرگان و ترکمن‌صحرا، پارک ملی خبر در استان کرمان و منطقه بوروئیه هرات در استان یزد مشاهده شده‌است و در سال‌های اخیر چندین مورد کشتار این جانور در اطراف پارک ملی خبر مشاهده شده‌است.

روباه شنی  (نام علمی: Vulpes rueppelli) نام یک گونه از سرده روباهان است.جثه کوچک‌تر از روباه معمولی، ولی گوش‌ها به نسبت بزرگ‌تر است. رنگ پشت گوش‌ها برخلاف روباه معمولی سیاه نیست و غالباً به رنگ پشت بدن یا زرد متمایل به نارنجی است. موها بسیار نرم و متراکم، رنگ پشت خاکستری متمایل به زرد، رنگ موهای دم زرد متمایل به قهوه‌ای و انتهای آن سفید است. دست و پا کوتاه‌تر از روباه معمولی است. در بین پنجه‌های دست و پا موهای بلندی وجود دارد.

 

 

جـِبیر (نام علمی: Gazella bennettii) یکی از انواع آهوی بومی شبه‌قاره هند و ایران است. در گذشته این جانور یکی از انواع آهوی گرمسیری (Gazella dorcas) پنداشته می‌شد اما مطالعات ژنتیکی جدید جدایی این دو جانور را مشخص کرده‌است. این حیوان در کشورهای هندوستان، پاکستان، افغانستان و ایران دیده شده‌است و بیشتر در مناطق بیابانی و گرم زندگی می‌کند.این جانور شباهت زیادی به آهو یا آهوی ایرانی (Gazella subgutturosa) دارد. مهم‌ترین تفاوت‌های آن با آهو این است که‌اندازه‌ای کوچک‌تر و بدن ظریف‌تر و لاغرتر دارد. هر دو جنس نر و ماده شاخ دارند، درحالی‌که در آهو فقط جنس نر شاخ دارد. گوش‌ها و دم آن معمولاً از آهو بلندتر است. ماده‌ها دارای شاخ‌های نازک و بلند هستند، شاخ جبیرهای نر قوس زیادی به خارج ندارد و قدری موازی به نظر می‌رسد. جانور پرطاقتی است و شرایط مناطق کویری را به خوبی تحمل می‌کند. به آب کمی نیاز دارد و آب مورد نیاز خود را از گیاهان تأمین می‌کند. مثل آهو تشکیل گله‌های بزرگ نمی‌دهد. به شدت انسان‌گریز بوده و در مناطق خشک‌تر زندگی می‌کند و از نظر رنگ هم شبیه آهوست.

جبیر جزء جانوران تیزرو محسوب می‌شود و با سرعت ۸۰ کیلومتر در ساعت می‌تواند بدود، البته دویدن جبیر بدون پرش صورت می‌گیرد. مهمترین دشمن طبیعی این جانور با توجه به سرعت بسیار بالا و محل زندگی یوزپلنگ است. جمعیت جبیرها در سال ۲۰۰۱ در هند حدود ۱۰۰ هزار ٰرأس برآورد شده که هشتاد هزار تای آن‌ها در بیابان تار زندگی می‌کنند.محل زندگی جبیر در ایران سیستان و بلوچستان، و کویر مرکزی و لوت از منطقه حفاظت‌شده توران تا پارک ملی کویر، در منطقه شیراحمد سبزوار، اصفهان، کرمان، لارستان ، جزیره لاوان و سایر نقاط جنوبی ایران است.

 

 

سیاه‌گوش یا کاراکال (نام علمی: Caracal caracal) یا منگوله‌گوش گربه‌سانی کوچک است که در خاورمیانه و آفریقا زندگی می‌کند. کاراکال یکی از سنگین‌ترین و سریع‌ترین انواع زیرخانواده گربه‌ایان کوچک است و مطالعات ژنتیکی نشان می‌دهد که گربه طلایی آفریقایی و یوزگربه نزدیک‌ترین خویشاوندان این گربه‌سان‌اند.

سیاه‌گوش اغلب جانورانی با وزن کمتر از ۵ کیلوگرم را طعمه خود می‌کنند؛ جانورانی چون خرگوش صحرایی، هیراکس، جربیلها و موشها و پرندگان. گاهی به جانوران بزرگ‌تر از خود همچون غزال، آنتیلوپها، بزهای کوهی کوچک و بچه‌های شترمرغ هم حمله می‌کند و از کوچک‌ترین گربه‌سانانی است که توانایی شکار جانوران بزرگ‌تر از خود را دارند. وی برای شکار جانوران بزرگ پس از پریدن بر پشت آن‌ها و گرفتن گردن با آرواره، گلوی آن‌ها را می‌درد. در هنگام شکار جانوران بزرگ (بزرگ‌تر از خرگوش صحرایی) به خوردن امعا و احشای داخلی بدن و بخش‌های مرغوب‌تر گوشت اکتفا می‌کنند. مهارت آن‌ها در شکار پرندگان ستودنی است. سیاه‌گوش می‌تواند با پریدن در هوا یک یا حتی چند پرنده را بقاپد. سیاه‌گوش‌ها می‌توانند به مدت طولانی بدون آب زندگی کنند و آب بدن خود را از تا حد زیادی از بدن شکار تأمین می‌کنند.

 

 

کاراکال در برخورد با انسان و وسایل نقلیه، جانور بسیار ترسویی است و گاهی هنگام مواجه با اتومبیل کاملاً متوحش و بی حرکت می‌شود به‌طوری‌که می‌توان آن را با دست گرفت (تا کنون محیط‌بانان زیادی به تصور اینکه حیوان مریض است، آن را دستگیر و جهت مداوا منتقل کرده‌اند). طبیعت رام‌شونده و مهارت شکارگری بالای این جانور موجب شده تا آن را از روزگاران باستان به عنوان حیوان شکاری اهلی کنند.

البته کاراکال در مقایسه با خویشاوند گربه‌سان خود یوز، جانوری کوچک‌تر، ضعیف‌تر و کندتر است. به همین جهت یوز جانور شکاری بسیار مرغوب‌تر و محبوب‌تری از کاراکال بود و کاراکال بیشتر برای شکار جانوران کوچک مثل خرگوشها و غزالهای جوان پرورش داده می‌شد. علی نسوی که متخصص نگهداری از جانوران شکاری بود در بازنامه خود می‌نویسد که کاراکال فقط برای شکار خرگوش صحرایی مناسب است با این حال از یک استاد دیگر این فن، ابوالقاسم اصفهانی، نقل می‌کند که کاراکال توانایی شکار مرغابی، هوبره و درنا را هم دارد.کاراکال امروزه نیز گاهی به عنوان حیوان خانگی نگهداری می‌شود و به‌خوبی با زندگی در کنار انسان خو می‌گیرد. شکار این جانور برای استفاده از پوستش به‌ویژه در غرب و مرکز آفریقا تهدیدی برای ادامهٔ حیات اوست.

بسیاری از کشاورزان این جانور را آفت می‌دانند چون ممکن است به حیوانات خانگی همچون ماکیان یا گوسفند و بز حمله کند. دیدن کاراکال در حیات وحش حتی در مناطقی که فراوانی زیادی دارند، به‌ندرت اتفاق می‌افتد چراکه این جانور خود را به‌خوبی پنهان می‌کند.

نگارخانه

جانمایی